کد مطلب:35502 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:180

بازرگانان و ثروتمندان











«لا یخدع الله عن جنته»

خدا را برای رفتن به بهشت او نمی توان فریب داد.

امیرالمومنین (ع) در روزگار خلافت خود پس از انجام كارهای كشور با همان لباس ساده و بی پیرایه در بازار گردش می كرد و این آیه شریفه را از كلام مجید با صدای بلند تلاوت می فرمود:«و هر چه را به كیل یا وزن می سنجید، تمام بپیمایید و همه چیز را با ترازوی عدالت بسنجید كه این كاری بهتر و عاقبتش نیكوتر است.» این سخنان را ویژه ی بازار و بازرگانان بیان فرمود:


شما ای همه بندگان خدا
كه هستید مهمان به مهمانسرا


به زودی ز دنیا شتابید سخت
به صد آرزو برده در خاك رخت


در آن دخمه ی تیره و آن گور تنگ
شود بازپرس از شما بی درنگ


به كردار و وامی كه در این جهان
به گردن گرفتید و رفتید از آن


در آن گور تاریك برپا شوید
ز سنگینی وام رسوا شوید


در این عمر كوتاه رو بر فنا
كه هستیم محصور در فتنه ها


ز كژی جهان، جمله سرگشته است
كه نیكی ز ما پاك برگشته است


در این حال، ابلیس برگشته بخت
به گمراهی خلق، دل بسته سخت


چنان روزگار است وحشت فزا
كه بر هر طرف می كنی دیده وا


تهیدست و بیچاره بینی عیان
توانگر به دنیا و زر بسته جان


بخیلان دون، حق بیچارگان
به صندوق آهن نموده نهان


به دین كار ننگین به صد رنگ و عار
به درماندگانند خود وامدار

[صفحه 138]

چنان دان كه حق سهم درماندگان
رقم كرده در ثروت منعمان


گر اینان نمایند این حق ادا
نماند به دنیای ما بینوا


نسازند خودكامگان، حق ادا
نه بر حكم دادارشان اعتنا


نه مجری به اندرز پیغمبرند
تو گفتی كه این مالداران كرند


كجایید آزادمردان كجا
كه بودید بر درد مسكین دوا؟


به بخشندگی هم چو ابر، عالمی
ز فیض شما بود در خرمی


كسانی كه با داد در كسب و كار
به دین بوده پابند و پرهیزكار


هم آنان كه در راه دین خدا
همه چیز خود كرده عمری فدا


دریغا كه رفتند از این جهان!
ز دنیا گذشتند آزادگان


به درمان درماندگان چاره ساز
جهان سخت دارد بدینشان نیاز


شمایید اخلاف آزادگان
چرا خود ندارید از ایشان نشان»؟!


گروهی ستمكار غارتگرید
بدین روح بد، آدمی پیكرید


به هر راه گسترده دام فریب
چو شیطان ستمكاره و نانجیب


شگفتا كه جویید یك سر بهشت
بدین روح ناپاك و رفتار زشت!


چه پندار كردید، آیا خدا
بود ساده دل مشتری بر شما؟


كه آسان درافتد به دام فریب
خورد حیله از كاسب نانجیب؟


شگفتا كه با مكر و دستان زشت
توان شد به آسودگی در بهشت؟


محالست حیلت گر نابكار
شود بنده خاص پرورگار


مپندار ناپاك مكار پست
به ژولیده مویی شود حق پرست


از اوییم و بر او بود بازگشت
از این در به افسون نشاید گذشت


مپندار و بر او بود بازگشت
از این در به افسون نشاید گذشت


مپندار جز طاعت بی ریا
خدا را ز انسان نماید رضا


بود لعنت حق بر آن ناسزا
كه پوشیده بر تن لباس ریا


كند نهی از منكر و فاجر است
ز معروف دور و به بد آمر است

[صفحه 139]


صفحه 138، 139.